پرواز ابدی (یادنامه خلبان آزاده شهید محمدرضا احمدی)

شناختن و زنده نگهداشتن نام و یاد شهید خلبان آزاده رضا احمدی

با من سخن بگو
ساعت ۱٢:۳٢ ‎ب.ظ روز جمعه ٢۸ آذر ۱۳٩۳  کلمات کلیدی: عشق خدایی ، بامن سخن بگو ، خطبه نهج البلاغه ، ماه مبارک رمضان

زمانی که پس از سالها تصمیم گرفتم در خصوص شناخت رضای عزیز تحقیق کنم و ایشان را بهتر شناخته و به دیگران نیز معرفی نمایم، تردید داشتم که آیا این کار درست است یا نه؟ونظر به اینکه رضا در زمان حیاتش و پس از آزادی از اسارت، حاضر نشده بود با هیچ یک از خبرگزاریها و رسانه هایی که از ایشان دعوت به مصاحبه نموده بودند صحبت کند واز زجرها و مرارتهای اسارت خود زبان به میان آورد ، برای رفع این دودلی و شک سعی کردم از نهج البلاغه کمک بگیرم ، به که چه زیبا برادرم با من سخن گفت و خطبه جالب و خواندنی 149 نهج البلاغه آمد که درآن مولای متقیان علی (ع) قبل از مرگ با مردم سخن گفته بود وبرایم این خطبه بوضوح زبان حال رضا بودکه پس از خواندن آن اراده ام برای اینکار مصمم تر شد در زیر خطبه 149 را میخوانید و میشنوید: خطبه 149 نهج البلاغه: ای مردم! هرکس مرگی را که از آن گریزان است خواهد دید.دوران زندگی انسان ،میدان رانده شدن اوست درجهان ،وگریختن از مرگ،رسیدن است بدان. چند روز که روزگار را از این سو بدان سو راندم ، و به خاطر دانستن این راز پوشیده اش کاواندم، خدا نخواست ، جز آنکه آن را بپوشاند،هیهات که این علمی است نهفته-که هیچکس آن را نداند -اما وصیت من:خدا !چیزی را شریک او میارید و محمد(ص)!سنت او را ضایع مگذارید! این دو ستون را برپا بدارید واین دو چراغ را افروخته نگهدارید، ونکوهشی بر شما نیست مادام که پراکنده نیستید و پایدارید.هرکس به اندازه توان خود بکوشد، وبر نادانان آسان گیرد و مخروشد، که پروردگارتان مهربان است و دینتان راست،و امام شما داناست. من دیروز یار شما بودم،وامروز برای شما مایه پندو اعتبار وفردا از شما جدا و به کنار،خدا مرا و شما را بیامرزد اگر پای در این لغزشگاه برجای ماند که هیچ، واگر بلغزد و مرگ در رسد ،شیوه روزگار ناپایدار است آرام پس آنکه در جنبش بود ،و خاموش ،از آن پس که گفتگو می نمود پس پند دهد شمارا آرمیدن من ، و از گردش افتادن دیدگانم ، و بی جنبش ماندن پاها و دستانم ، که این برای پند پذیران بهتر است از گفتار رسا، و سخن شنیدنی و شیوا، شمارا بدرود میگویم ،بدرود کسی که آماده دیدار است و دیدارش با پروردگار است.فردا که جای من خالی ماند، ودیگری برآن نشست،راز درونم را خواهید دانست و اینکه چه کسی را دادید از دست .انا لله و انا الیه الراجعون وچنین شد که تحقیقاتم را درخصوص خاطرات اسارتش شروع نمودم و در پستهای آتی آنها را از زبان خلبانان وامیران آزاده خواهید شنید.لازم به ذکر است که تاکنون سعی برآن بود که به لحاظ زمانی(از کودکی تا اسارت) ترتیب مطالب حفظ شود ولیکن از این پس ترتیبی نخواهد داشت .