پرواز ابدی (یادنامه خلبان آزاده شهید محمدرضا احمدی)

شناختن و زنده نگهداشتن نام و یاد شهید خلبان آزاده رضا احمدی

عملیاتی که منجر به اسارت تیمسار محمودی شد
ساعت ٥:٠٩ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٢ خرداد ۱۳٩٥  کلمات کلیدی: خلبانان آزاده ، تیمسار محمودی ، دیدار امیر شاه صفی ، دفاع مقدس

 ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﻔﺸﺎﻧﻲ ﺗﻴﺰﭘﺮﻭﺍﺯﺍﻥ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ـ

ﺩﻭﺭﺑﺮﺩﺗﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﭺ – 3

ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﺑﻴﺴﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﻴﻠﻲ ﻣﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻛﺜﺮ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺣﺴﺎﺱ ﻋﺮﺍﻕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺁﻣﺎﺝ ﺣﻤﻼﺕ ﺗﻴﺰﭘﺮﻭﺍﺯﺍﻥ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻃﺮﺍﺣﺎﻥ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻫﺪﺍﻓﻲ ﻣﻲ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻢ ﺗﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕﻣﻮﺭﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺣﺒﺎﻧﻴﻪ ﻭ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ ﺍﻟﺒﻜﺮ ﺟﺰﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﻌﺪﻣﺴﺎﻓﺖ، ﻛمتر ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻛﺎﺭ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ ﺷﻜﺎﺭﻱ ﺑﻤﺐ ﺍﻓﻜﻦ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪند . ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎ ﺭﺍﺱ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﻘﺮﺭ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﻱ ﻣﺮﺯﻱ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲﻣﺮﺯ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺳﻮﺧﺖ ﮔﻴﺮﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺬﻳﺮﺩ ﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎﻱ ﺭﻫﮕﻴﺮ ﺍﻑ – 14 ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺮﺯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﮔﺸﺘﻲ ﻫﺎﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺎﻧﻜﺮ ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺳﻮﺧﺖ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﻫﺎﺑﺸﺘﺎﺑﺪ.ﻣﺸﻜﻞ ﺑﻌﺪﻱ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺭﻳﻨﮓ ﻫﺎﻱ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪﻱ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﻮﺩ. ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺣﺒﺎﻧﻴﻪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ ﺍﻟﺒﻜﺮ ﺩﺭ 70 ﻣﺎﻳﻠﻲ ﻏﺮﺏﺑﻐﺪﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﻳﻨﮓ ﻫﺎﻱ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪﻱ ﻣﻲ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ . ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪ ﭘﻮﺩﻫﺎﻱ ﺟﻨﮓ ﺍﻟﻜﺘﺮﻭﻧﻴﻚ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﻐﺪﺍﺩﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎ ﻧﺼﺐ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺪﺍﺑﻴﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻨﮕﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺭﻫﮕﻴﺮ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪﻩ ﺷﻮﺩ . ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩﺣﺒﺎﻧﻴﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﻑ ﺍﺻﻠﻲ ﻭ ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎﻩ ﺍﻟﺒﻜﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﺪﻑ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ .ﻣﺸﻜﻞ ﺑﻌﺪﻱ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﻗﻴﻘﻲ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﻭ ﻧﻮﻉ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪﻫﺎﻱ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺍﻳﻦﻣﺸﻜﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﻨﺎ ﺷﺪ ﻳﻚ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﻋﻜﺲ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﻛﻨﺪ . ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪﻱﻧﻬﺎﻳﻲ ﻃﺮﺍﺣﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻋﻜﺲ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻘﺎﻁ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪﻱﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮﺩ. ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎﻱ ﺭﻫﮕﻴﺮ ﺍﻑ – 14 ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﺣﻀﻮﺭ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻔﻮﺫ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺭصورﺕ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻛﻨﻨﺪ . ﻣﺤﻞ ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﺗﺎﻧﻜﺮ ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻥ ﻧﻴﺰﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﻴﺰ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﮔﺮﺩﻳﺪ .ﭼﮕﻮﻧﮕﻲﻓﺮﻭﺩ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭﻱ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭﻱ ﻫﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻫﺪﻑ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻛﺮﺩﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻘﺮﺭ ﻳﻚ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺧﻠﺒﺎﻧﻲ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﺍﻳﻠﺨﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﻳﻜﻢ ﺷﻜﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻙ ﻫﺎﻱ ﺳﻮﺧﺖ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﺎ ﻛﻢ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﻣﺮﺯﻋﺒﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺭ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﻲ ﺑﺮﺩ، ﺑﺎ ﮔﺮﺩﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﺯﭘﻴﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻧﻘﺎﻁ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﻋﻜﺲ ﻫﺎﻱ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﺮﺩ . ﺍﻳﻨﻚ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻭ ﺷﺪﻩﺑﻮﺩ . ﺍﺯ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺷﻠﻴﻚ ﺑﻮﺩ . ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻣﻮﺷﻚ ﺳﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺷﻠﻴﻚ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﻤﻚ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻪﺧﻠﺒﺎﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﮔﺮﺩﺷﻲ ﺳﺮﻳﻊ ﻭ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷﺪﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺟﻲ ﺑﺎﻻ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻮﺷﻚ ﺷﺪ .ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﮔﺮﺩﺷﻲ ﺳﺮﻳﻊ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺮﻋﺖ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﺯ ﺭﺍ ﺩﺭﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩﻱ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺑﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﻋﻜﺲ ﻫﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪﻱ ﺭﻭﻱ ﻧﻘﺸﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ .ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻃﺮﺡ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺧﻄﺮﺍﺕ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﻴﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺯﺑﺪﻩ ﻭ ﻣﺎﻫﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪﻧﺪ . ﺳﺮﮔﺮﺩ ﻣﺤﻤﻮﺩﻱﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻟﻴﺪﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯﻱ ﻭ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﻳﻨﮓ ﻣﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﻌﻴﻦ ﺷﺪﻧﺪ. کاﺭ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻧﻘﺸﻪﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻉ ﭘﺪﺍﻓﻨﺪ، ﻣﺴﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﻟﻌﻤﻞ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭﻱ ﭘﻴﺶﻣﻲ ﺁﻣﺪ ﻛﺪﻫﺎﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﻝ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﻮﻉ ﺑﻤﺐ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﺕ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺁﻏﺎﺯﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻮﺩ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﻫﺪﻑ ﻫﻮﺍ ﻛﺎﻣﻼ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ . ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻼﻑ 30 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺍﻱ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺎ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺑﺎ ﺩﻭﻓﺮﻭﻧﺪ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﺩﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﻮﻡ ﻫﺎ ﻣﺠﻬﺰ ﺑﻪ ﺑﻤﺐ ﻫﺎﻱ M-117 ﻭ ﻏﻼﻑ ﻫﺎﻱ ﺟﻨﮓ ﺍﻟﻜﺘﺮﻭﻧﻴﻚﺑﺎﺷﻨﺪ .ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻓﺮﺍﺭﺳﻴﺪ . ﺳﺤﺮﮔﺎﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ پنجم ﻣﻬﺮ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ 1359 ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﭘﺴﺖﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺷﻴﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. ﭘﺮﺳﻨﻞ ﮔﺮﻭﻩﭘﺮﻭﺍﺯﻱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺎﺳﻲ ﺍﺯ ﺷﺐ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﻫﻨﻴﻦ ﺑﺎﻝ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﺍﺯ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ . ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺯﻳﺮ ﻛﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺠﻴﺪ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﭘﺎ ﺩﺭ ﭘﻠﻜﺎﻥ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺎﺑﻴﻦﺟﺎﻱ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﭘﺮﺳﻨﻞ ﭘﺮﻭﺍﺯﻱ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻨﺪﻫﺎﻱ ﭼﺘﺮ ﻭ ... ﺭﺍ ﺑﻪﺻﻨﺪﻟﻲ ﺑﺒﻨﺪﻧﺪ .ﺑﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺩﺳﺖ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺑﺮﻕ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻭﺻﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﻮﺗﻮﺭﺳﻤﺖ ﭼﭗ، ﺍﻳﻨﻚ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﻠﺒﺎﻧﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺭﺳﻲ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﻭ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﺎ ﺑﺮﺝ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ادامه دارد ...


 
زندگینامه امیر محمود محمودی
ساعت ٤:٥۸ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٢ خرداد ۱۳٩٥  کلمات کلیدی: دیدار امیر شاه صفی ، تیمسار محمودی ، 8 سال دفاع مقدس ، خلبانان آزاده

در طول دوران جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس تعدادی از خلبانان و افسران ارشد ارتش ج.ا.ا  بصورت اسیر و مفقودالاثر در اردوگاهها و زندانهای مخوف عراق نگهداری شدند.
در بین این تعداد دونفر از این عزیزان آزاده بنامهای تیمسار محمود محمودی و  تیمسار نصرت دهخوارقانی به ترتیب ارشد اسرای مفقودالاثر و اسرای اردوگاه بودند که در زیر به بخشی از زندگینامه امیر محمودی که در دیدار فرمانده محترم نهاجا با این دلاور آزاده بیان شده است پرداخته میشود.
سرتیپ دوم خلبان  محمود محمودی در اسفندماه سال 43 به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد. باتوجه به علاقه وافر ایشان به پرواز و به خصوص رشته خلبانی، آموزشهای خود را در دانشکده خلبانی نیروی هوایی آغاز کرد و برای طی دوره تکمیلی خلبانی در سال 1346 به کشور آمریکا اعزام شد.
خلبان محمودی به دلیل هوش و استعداد بالایی که داشت، دوره های آموزشی  افسر اطلاعات، فرماندهی گردان وچندین دوره آموزشی دیگر را در آمریکا طی کرد وسپس برای خدمت به کشور فعالیت خود را از پایگاه سوم شکاری همدان آغاز کرد.
 اعزام دی ماه 44 برگشت از امریکا اردیبهشت 46

تصاویر دیدار فرمانده محترم نهاجا (10/8/1392) با این قهرمان عزیز

خلبان محمود محمودی در دوران خدمت خود در پایگاههای نیروی هوایی ارتش از جمله پایگاه ششم شکاری بوشهر و پایگاه یکم مهرآباد خدمتی صادقانه انجام داد وبه واسطه مدیریت بالا در پست های مختلف فرماندهی وعملیاتی انجام وظیفه می کرد.
وی دوره های پرواز با هواپیماهای مختلفی از جمله اف4  و اف 5  را سپری کرد و با خروج مستشاران از ایران با تلاش سایر همکارانش در به روز نگه داشتن چرخه پروازی جنگنده ها فعالیت گسترده ای انجام داد.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی وآغاز جنگ تحمیلی، خلبان محمودی که دارای تجارب ارزشمندی بود به عنوان جانشین پایگاه یکم شکاری مهرآباد  منصوب شده بود وعلی رغم این که می بایست در این سمت بر عملکرد خلبانان جوان برای دفاع از آب وخاک کشورمان نظارت داشته باشد، خود شخصا در ماموریت ها وعملیاتهای برون مرزی شرکت می کرد تا اینکه سرانجام در تاریخ 25/7/59 در یکی از  ماموریت های جنگی که برعلیه دشمن صورت گرفت در حوالی بغداد مورد اصابت گلوله ضد هوایی دشمن قرار گرفت وبه اسارت دشمن در آمد.
خلبان محمودی سالهای اسارت خود را که به مدت 10 سال به طول انجامید به عنوان مفقودالاثر در سلولهای انفرادی استخبارات عراق، زندان ابوغریب و الرشید سپری کرد.
وی در بخشی  از خاطرات خود می گوید: "زمانی که از انفرادی به زندان دسته جمعی منتقل شدم به  خاطر سنوات خدمتی، درجه و این که خلبان بودم به عنوان سرپرست زندانیان ایرانی معرفی شدم و امور زندانیان با من انجام می شد. در این مدت مدام به اسرای ایرانی سفارش می کردم که ما با هزینه مملکت مدارجی را طی کرده ایم وامروز که در بند دشمن اسیر شده ایم باید با مقاومت واستقامت خود از خواست انقلاب، اسلام،کشور و به خصوص حضرت امام (ره) دفاع کنیم واین یک تکلیف بزرگی است که به گردن ما نهاده شده است. اگر ما این مراحل را به خوبی پشت سربگذاریم می توانیم مدعی شویم که یک سرباز واقعی برای اسلام بوده ایم و به حمد الله در آن دوران اسرایی که با من بودند، جانانه از  آرمان های امام (ره) و انقلاب دفاع کردند.
 "با شروع بازگشت اسرا به کشور سرانجام سرتیپ 2 خلبان محمودی در تاریخ 24/6/69 آزاد شد و به میهن مقدس جمهوری اسلامی ایران بازگشت ومدت مدیدی را در حرفه خود یعنی خلبانی به عنوان خلبان هواپیماهای مسافربری طی کرد. امروز نام خلبان محمودی همانند سایر قهرمانان کشور اسلامیمان به عنوان نمادی از عزت و مردانگی بر تارک پرافتخار ایران اسلامی می درخشد.                                                  به قلم حمیدرضا تندرو


 
....ادامه خاطرات(14)
ساعت ٤:٥٥ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٢ خرداد ۱۳٩٥  کلمات کلیدی: خلبان محمد رضا احمدی ، تیمسار محمودی ، خلبانان آزاده ، زندان ابوغریب

در اولین قدم بعد از رفتن بپایین برابر قوانین ارتش جمهوری اسلامی ایران،ارشدترین نفر یعنی امیر سرتیپ محمودی(باباسامی که در پست آتی در خصوص زندگینامه و آخرین عملیات هوایی ایشان که منجر به اسارتشان میشود بیشتر خواهید خواند)بعنوان فرمانده همه تعیین شدند و بنا بر تصمیم ایشان وجمع، هفت نفر از ارشدترین نفرات بعد از جناب محمودی، بعنوان سرگروه ،جهت اتخاذ تصمیمات و واسطه بین فرمانده و افراد،تعیین شدند.(سرگرد بخشی-سرگرد انصاری-سرگردعبداللهی-سرگرد میرمحمدی-سروان شروین-سروان احمدی-سروان سهیلی).
بقیه بایستی زیرمجموعه ی یکی از این برادرن باشند که تقریبا"همه گروهها حدود هشت نفر ومساوی بودند.
علیرغم میل باطنی بنده وتعداد دیگری از برادران،که تمایل داشتیم در گروه شهید رضا باشیم ولی چون خیلی های دیگر هم خواهان حضور درگروه ایشان بودند، و بدلایل دیگری، در گروه جناب انصاری قرار گرفتیم.(انصاری،سلمان،علیرضایی،فنودی،باباجانی،......... ، ......... ،یزدی پناه)
بقیه گروهها هم مشخص شدند.نگرانی بچه های بالا این بود که شرایط خاصی را که در بالا داشتیم،در پایین نداشته باشیم.
در اولین نشست فرماندهی با سرگروه ها،این نگرانی بود که اگر مذهبی ها اکثریت نداشته باشند شرایط فرم دیگری شود مخصوصا"که ما شناختی از تازه وارد ها نداشتیم.بعد از اولین نشست،جناب انصاری و شهید رضاکه هر دوسر گروه بودند باخوشحالی گفتند که مااکثریت داریم،و آن سرگرد ژاندارم (میرمحمدی)هم انقلابی وهم مذهبی است و در نتیجه ما اکثریت پیدا میکنیم.ادامه دارد....


 
عکسهای ارسالی از دلاور آزاده جناب حسن نجفی
ساعت ٥:٢٥ ‎ب.ظ روز یکشنبه ٢٧ دی ۱۳٩٤  کلمات کلیدی: خلبانان آزاده ، حسن نجفی ، رضا احمدی

دلاور آزاده جناب حسن نجفی به همراه سایر عقابان آزاده، پس از 4سال اسارت در تاریخ 24/6/69 به میهن اسلامی بازگشتند. عکسهای زیر ازطرف فرزند برومند ایشان ارسال گردیده است. ضمناً ایشان به همراه رضا و جناب زنهاری ابتدا به پایگاه اصفهان منتقل ،سپس رضا و جناب زنهاری به پایگاه شیراز مراجعه و مورد استقبال قرار میگیرند.


 
مجموعه عکسهای خلبان رضا احمدی پس از آزادی (2)
ساعت ۱٢:٠٧ ‎ق.ظ روز دوشنبه ۱٢ امرداد ۱۳٩٤  کلمات کلیدی: خلبان رضا احمدی ، خلبانان آزاده ، سالروز ورود آزادگان ، سالروز ورود خلبانان آزاده در 24 شهریور ماه

 

دیدار و سخنرانی رضا احمدی در جمع ارتشیان پایگاه شیراز(جناب تیمسار براتپورفرمانده وقت پایگاه شیراز وهمراهان)

 

سخنرانی در فرمانداری آباده سال 1369 پس از آزادی

دیدار با مردم

وطنم ای شکوه پابرجا      در دل التهاب دورانها             کشور روزهای دشوار                 زخمی سربلند بحرانها               ایستادی به جنگ رودررو            خنجر از پشت می زند دشمن          وطنم ای شکوه پابرجا

گویی از ما در نهان بر ما              وطنم پشت حیله را بشکن         وطنم ای شکوه پابرجا                در دل التهاب دورانها   رگت امروز تشنه عشق است                    دل رنجیده خون نمی خواهد            دل تو تا ابد برای تپش                دگر عشق و جنون نمی خواهد   شرم بر من اگر حریم تو         پیش چشمان من شکسته شود              وای بر من اگر نبینم چشم         رو به رویای عشق بسته شود                    وطنم ای شکوه پابرجا                در دل التهاب دورانها                   کشور روزهای دشوار           زخمی سربلند بحرانها               از تب سرد موجهای خزر             تا خلیجی که فارس بوده و هست         می شود با تو دل به دریا زد         می شود با تو دل به دنیا بست                          وطنم                                 شعر از دکتر افشین یداللهی


 
سخنی چند از گردآورنده
ساعت ٩:٠۳ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٥ آذر ۱۳٩۳  کلمات کلیدی: شهید محمد رضا احمدی ، امیران آزاده ، خاطرات خلبانان مفقودالاثر ، خلبانان آزاده

نظر به اینکه رضای عزیز پس ازآزادی از اسارت ده ساله رژیم بعث عراق (3633 روزاسارت) مدت زمان زیادی در بین خانواده نبود (تنها 4ماه 120روز) و بدلیل حجم انبوه دید و بازدیدها و شرکت در مجالس سخنرانی که از ایشان دعوت به عمل می آمد، مجالی برای ثبت خاطراتش (بصورت گفتاری-نوشتاری - صوت وفیلم) کمتر وجود داشت. همچنین کلیه فیلمها و بیشترعکس های ایشان بطرز عجیبی در آتلیه مفقود شدند و فقط بخشی از مطالب-ازجمله نوشتاری که بعداً حضورتان ارایه خواهد شد(دستنویس ایشان) و بخشی از سخنرانی نماز جمعه در شهریورماه سال ۶۹ فقط چند روز پس از آزادی و فیلمهای کوتاهی از ایشان که به تازگی پیدا شده است در دسترس است. لذا سعی برآن است که موارد فوق الذکر و همچنین خاطرات ایشان از زبان سایر خلبانان و امیران آزاده و همرزمانش به تدریج و به صورت اصل و بدون هیچ دخل و تصرف و اصلاح ، در اختیار خوانندگان عزیز قرارمیگیرد.

با کسب اجازه از کلیه امیران آزاده ای که دوران 10 ساله اسارت را با رضای عزیز سپری نموده اند و خاطرات مشترکی با هم دارند. اینجانب به دلایل بیان شده در بالا ، پس از تحقیق در سایتهای مختلف و رویت خاطرات هم سلولی هایش مواردی را که از رضا سخنی به میان آمده برداشت و در این سایت درج خواهم نمود و سعی بر آن است که تا حد امکان با ذکر نام و منبع بیان شود.


 
به نام آنکه غم غربت را در شکوه دیدار می شکند... و سپس
ساعت ۱٢:٢۸ ‎ب.ظ روز دوشنبه ٢٧ امرداد ۱۳٩۳  کلمات کلیدی: شهید محمد رضا احمدی ، خلبان رضا احمدی ، مقدمه وبلاگ ، خلبانان آزاده

خاطرات عزیز آزاده ای که  هنوز از راه نرسیده عزم رفتن کرد.

  سخنی از گردآورنده :

نطر به اینکه اینجانب به دلیل سن کم در زمان اسارت ایشان(محمدرضا احمدی)، اطلاعات و خاطرات چندانی از برادر عزیزم درنوشتار حاضردر اختیار نداشتم، لذا به منظور راه اندازی و تهیه این وبلاگ ، ملزم به گردآوری نظرات،خاطرات و جستجو در مطالب ذیربط  در سایتهای مختلف بودم با کسب اجازه از کلیه مولفین از جمله:  سایت نیروی هوایی،سایت جامع آزادگان ،باشگاه خبرنگاران وخاطرات خلبانان آزاده و همرزمان این عزیز.

ضمناً برای تکمیل دستاورد حاضر عاجزانه دست یاری بسوی کلیه همرزمان و هم دوره ای های ایشان دراز میکنم و امیدوارم در راه شناختن و معرفی این بزرگوار اینجانب را یاری نمایند.

قبلا از تمامی عزیزانی که با ارسال نطرات،خاطرات ، عکس و متن اینجانب را همیاری مینمایند کمال تشکر را دارم.