پرواز ابدی (یادنامه خلبان آزاده شهید محمدرضا احمدی)

شناختن و زنده نگهداشتن نام و یاد شهید خلبان آزاده رضا احمدی

ادامه خاطرات دریافتی از ابتدای اسارت(3)
ساعت ٧:۱۱ ‎ب.ظ روز یکشنبه ٢٦ اردیبهشت ۱۳٩٥  کلمات کلیدی: شهید محمد رضا احمدی ، زندان ابوغریب ، شکنجه ، اعیاد شعبانیه

...ادامه از قبل، درآخرین روزهای سال 59درست بعدازبرگزاری نمازمغرب وعشابه جماعت،درب زندان بازشد وتعدادزیادی شکنجه گرمسلح درحالیکه یکنفر آنها دامن دیشداشه اش رابکمرش بسته بود وباکلت بدر ودیوار تیراندازی میکرد،وارد زندان شده وبعربی داد میزدند؛بنشینید رو بدیوار.بعدازآنکه همه رو بدیوار نشستند یکی ازآنهاگفت اسامی کسانیکه خوانده میشود بیایند بیرون.اینهابرای اعدام منتقل به بغداد میشوند.اسامی راخلاف روال گذشته که نام،نام پدر ونام جد رامیخواندند،این بار نام ونام خانوادگی راخواندند.این باعث شدکه همه فهمیدند خیانتکاران داخلی اسامی را بعراقیها داده اند:

داود سلمان،محمدرضااحمدی،فرشیداسکندری،عبدالمجیدفنودی ابراهیم باباجانی،هوشنگ شروین،محمدحسین انصاری،علیرضاعلیرضایی،جمشیداوشال،حسین جانمحمدی،حسن زنهاری،محمدرضایزدی پناه،حسین مصری،ابوالفضل مهراسبی،محمدرضایی،کرامت الله شفیعی،غلام محمدمحمدپناه،مرسل آهنگری،غلام شفیعی،کیومرث خانی،محمدحدادی،بهرام علیمرادی،اکبرصیادبورانی،احمدوزیری،حسن لقمانی نژاد ومحمدصدیق قادری.اینهاکسانی بودندکه صراحتاًمخالفتشان رااعلام کردند وتو روی کودتاچیان ایستادند.زمانیکه اسامی رامیخواندند،صدیق قادری کنارمن بود وضمن اشک ریختن خیانتکاران رالعنت میکرد.بترتیب که اسامی خوانده میشد بلندمیشدیم وازسالن خارج میشدیم.درطول مسیر ضمن پذیرایی باکابل وچوب ،مارابه طبفه بالاهدایت میکردند و دادمیزدندیالا سیاره،بغداد واشاره میکردند که حرفی نزنید وسکوت کنید.وقتی رفتیم بالا،نگهبانهابرخورد ظالمانه تری داشتند ومحدودیت های بیشتری راایجاد کرده بودند.روز بعد آن طور که شنیدیم گروه دیگری ازپایینیهارابرده بودند .ازبین بچه هاهمایون باقی وعلیمحمد تقوی علناًمخالفت کرده بودند که روزبعدآنهاراهم ببالا منتقل کردند.شایعه اعدام مادربین پایینیهاراتقویت کرده بودند ونگرانی زیادی دربین دوستان ما ایجاد شده بود ،اینهاعواملی بود که کسانی مثل علی والی،محمدحسن حسن شاهی وتعدادی دیگر مخالفت خودراباخیانتکاران آشکارکنند ودرگیریهای زیادی درپایین بوجود آمده بود.دربالا تعدادی خیلی نگران اعدام بودند واین تهدید عراقیهاراباور کرده بودند.چهارنفرراازبالا(مرسل آهنگری،محمدحدادی،غلام شفیعی وکیومرث خانی)رابردند ویکی دوساعت بعد برگرداندند.هرچه ازآنهاسوءال کردیم کجارفتید؟گفتند مارابردند داخل یک اطاق وبدون هیچ کاری برگرداندند.طبقه بالاهم پنجره هاکاملا"تخته کوب شده بود و اگرچراغهاراخاموش میکردندتاریکی مطلق بود.چند روز بعد درب بازشد وآنهاراپایین بردند. محدودیت پایینیهاکمترشده بود وگهگاهی آنهارابه آفتاب میبردند. حدوداً 2یا3هفته بعداز رفتن آن4نفر بپایین ،تعدادی ازبچه های بالا وپایین راکه بدلایل مختلف توسط صلیب ثبت نام شده بودند راجداکرده وابتدا بمکان دیگری در ابوغریب برده وسپس آنهارابه اردوگاه برده بودند وهمین امر سبب لو رفتن اسامی ماالبته بعداز دوسال شده بود.حالا ما19نفر بشرح زیر شدیم:

1-محمدحسین انصاری2-هوشنگ شروین3-محمدرضااحمدی4-داودسلمان5-حسین جانمحمدی6-کرامت الله شفیعی7-اکبرصیاد بورانی8-فرشیداسکندری9-جمشیداوشال10-محمدابراهیم باباجانی11-همایون باقی12-علیمحمد تقوی13-حسن زنهاری14-حسین عربیان15-علیرضاعلیرضایی16-عبدالمجید فنودی17-حسین مصری18-بهرام علیمرادی19-محمدرضایزدی پناه

ازبین19نفر5نفربه رحمت خداوند رفته اند ؛روحشان شاد ویادشان گرامی باد. ادامه دارد....